حدیث روز
امام حسين عليه السلام: خوش اخلاقى عبادت است. (كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472)
امام على عليه السلام: هر كس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاكيزه و گوارا مى گردد. (نهج البلاغه،خطبه 184)
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.بحارالأنوار، ج33، ص628
رسول اكرم صلى الله عليه و آله:هرزنى،از دنيابرودوشوهرش ازاوراضى باشد،به بهشت مى رود.نهج الفصاحه،ح 1022
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :حيا خوب است ولى براى زنان خوب تر است. نهج الفصاحه، ح 2006

زن از دیدگاه امام خمینی ره

جنایتی به نام کشف حجاب از دیدگاه خمینی کبیر

امام راحل کشف حجاب و ایجاد اقلیتی از زنان و دخترکان خیابان‌گرد را از بزرگترین خیانت‌های رژیم طاغوت می‌دانستند و آنرا از جنایات بزرگ رضا شاه می‌خواندند که باید در نظام اسلامی با آن مقابله شود و می‌فرمودند: «آن شقىّ جنایتکار (رضا قُلدر) دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود و به جاى اینکه نیمى از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگرى هم که نیمه مردان بود به‏طور بسیار زیادى از فعالیت انداختند و این عروسک‌هایى که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابان‌ها راه انداختند، آن‌هایى که در ادارات بودند، سایر افرادى که در ادارات بودند را هم از کارهاى خودشان بازداشتند و آن‌هایى که در خیابان‌ها رها بودند، جوان‌هاى ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوان‌هاى ما را از دست آن‌ها گرفتند.» (صحیفه نور ج‏17- 59)

و در یک کلام، حضرت امام (ره) برای حفظ ارزش بانوان و به بازی گرفته نشدن شخصیت آنان در جامعه بر حجاب تأکید می‌کردند و می‌فرمودند: «و البته باید توجه داشته باشید که حجابى که اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزش‌هاى شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه براى زن و چه براى مرد- براى این است که، آن ارزش‌هاى واقعى که این‌ها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‌هاى شیطانى یا دست‌هاى فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال مى‏شدند این‌ها، این ارزش‌ها زنده بشود».

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بسیار زیبا و لطیف در خصوص حجاب زن در ایران اسلامی توصیه‌هایی داشته‌اند که بخشی از آن را ذکر کردیم. امام راحل هیچ افراط و تفریطی در خصوص بحث حجاب نداشتند و همیشه مشوق بانوان ایرانی برای حضور در تمامی عرصه‌ها با حفظ چارچوب‌های اسلام ناب محمدی بودند. به طوری که در یکی از دیدارها با خانم مرضیه حدیدچی دباغ یکی از بانوان فعال و مبارز زمان انقلاب و دفاع مقدس توصیه‌های جالبی به ایشان کردند:

«در نوفل لوشاتو خدمت امام رسیدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»

چادر یا مانتو از دیدگاه امام خمینی(ره)

حضرت امام(ره) چادر را حجاب کاملی می‌دانستند ولی پوشش‌های مشابه چادر ـ مانند مانتوی ساده، بلند و گشاد ـ که موجب مفسده نمی‌شود را نیز کافی می‌دانستند و قائل بودند که اگر قرار باشد پوشش بانوان همراه با مفسده و خلاف اخلاق باشد باید از آن در جامعه جلوگیری شود همانطور که در پاریس در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبه‌ای که درباره میزان حجاب در ایران از ایشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مى‏تواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمی‌‏توانیم و اسلام نمی‌‏خواهد که زن به عنوان یک شى‌ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام می‌خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمی‌دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند.» (صحیفه نور ج‏5- 294)

«حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدارهاست. اسلام اینجا و آنجا ندارد. لکن یک جهات خارجى گاهى در کار هست. به طورى که یک مفسده‏اى باشد، یک اختلاف اخلاقى بشود، یک- عرض مى‏کنم- چیزهایى باشد، البته آن وقت باید جلوگیرى بشود؛ اما اگر نباشد اینطور، و ساده باشد و مثل سایرین با سادگى باشد، نه بى چادر(بامانتو) مانع ندارد.» (صحیفه نور ج‏3- 499)

مشارکت زن در امور مختلف اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)

زن از دیدگاه امام خمینی (ره) / مرتضوی، سید ضیاء

یکی از مهمترین الگوهای دین شناختی حضرت امام در حوزه مسایل زنان که در واقع وجهی اساسی در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان و بسیاری از بزرگان دیگری که از زبان دین سخن می گفتند و می گویند، به شمار می رود، اصل و محور فراگیر و گسترده ای است که در اینجا با عنوان مسؤولیت و دخالت در سرنوشت از آن نام می بریم.این مهم با توجه به سرفصلها و موضوعات متعددی که در مصداق یابی آن از منظر اندیشه امام وجود دارد و می تواند با تعابیر دیگر و یا در چند بخش مجزا مطرح شود.مجال اندک مقاله چاره ای جز شرح اجمالی و پرداختن فهرست گونه به بخشی از عناوینی که زیر مجموعه این اصل قرار می گیرند، باقی نمی گذارد. آنچه در این بخش مورد نظر است عمدتا از وجهه نظر مسؤولیت عملی زن در دو حوزه فرد و جامعه است و نگاهی به بعد کلامی و مباحث انسان شناختی ندارد.در آن زمینه به همان شرحی که در محور «خوشبختی، کالای مشترک » ، آمد بسنده می کنیم. تردیدی نیست و کسی نیز نمی تواند تردید کند که زن نیز یکسان با مرد، در سرنوشت خود دخیل است و پاسخگوی عمل خود می باشد.مدار تکلیف و مسؤولیت، عبارت است از اراده و اختیار و آزادی عمل از یک سو، و خرد و آگاهی از سوی دیگر.و هر انسانی، زن یا مرد، در گرو دستاوردها و اکتسابات خود است، چه خوب و چه بد:کل نفس بما کسبت رهینة (1)و:لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت (2).

در اینها تردیدی نیست و کسی نیز تردید نکرده است و نیازی به شرح و بسط آن نمی باشد.آنچه در این مختصر از منظر دین شناسی امام به آن اشاره می کنیم، همسانی زن و مرد و مسؤولیت مشترک آنان در حوزه عمل بانوان بویژه در زمینه های حضور اجتماعی می باشد.

مظاهر حضور اجتماعی اعم از تلاشهای فرهنگی، آموزشی، سیاسی و هنری، تحصیل، اشتغال، و تولیدات صنعتی، کشاورزی و دامی و دیگر فعالیتهای اجتماعی با «حفظ جهات شرعی » اختصاص به قشری یا جنسی خاص ندارد و زنان نیز نه تنهاحق پرداختن به آنها را دارند بلکه در بسیاری موارد تکلیف دینی و اجتماعی آنان به شمار می رود و تلاش حضرت امام نیز طی سالهای مبارزه و پس از آن، از جایگاه مرجعی بزرگ و رهبری که فقط و فقط از موضع احکام دین و تکالیف اسلامی سخن می گوید، مصروف این شد که بانوان را به صحنه آورد و از قید و بندهای خرافه ای و محرومیتهای خودساخته ای که بر تلاش اجتماعی و نقش آفرینی آنان با توطئه دشمنان و ناآگاهی توسط برخی دوستان بسته شده بود بگشاید و آنان را به مرحله ای از رشد و بالندگی برساند که در ردیف یکی از افتخارات خود و جامعه اسلامی در آغاز وصیت نامه سیاسی الهی خویش اعلان کند:

ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند...و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودند (3).

اصل همسانی زن و مرد در جایگاه اجتماعی و حضور سازنده و فعال در صحنه های مختلف جامعه به عنوان یک انسان مستقل، امری نیست که آشنایان به اسلام بی آلایش و رها از داوریهای پیش ساخته و تکلفهای خودساخته، به آن اذعان نداشته باشند.مفسر عالی قدر، علامه طباطبایی در شرح جایگاه اجتماعی زن در بیانی کلی می نویسد:و اما وزنها الاجتماعی: فان الاسلام ساوی بینها و بین الرجل من حیث تدبیر شؤون الحیاة بالارادة و العمل فانهما متساویان من حیث تعلق الارادة بما تحتاج الیه البنیة الانسانیة فی الاکل و الشرب و غیرها من لوازم البقاء، و قد قال تعالی: «بعضکم من بعض » (4) ، فلها ان تستقل بالارادة و لها ان تستقل بالعمل و تمتلک نتاجها کما للرجل ذلک من غیر فرق،«لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت » .

محصول این بخش سخن علامه این است که زن در برآوردن نیازهای انسانی و اجتماعی خویش با مرد یکسان است و می تواند مستقلا تصمیم بگیرد و مستقلا عمل کند و مالک دستاوردهای خود است.در نگاه ایشان تنها دو ویژگی در زن است که طبعا و به مقتضای آن دو، مسؤولیتهای خاصی را متوجه او می سازد:احدیهما: انها بمنزلة الحرث فی تکون النوع و نمائه فعلیها یعتمد النوع فی بقائه فتختص من الاحکام بمثل ما یختص به الحرث، و تمتاز بذلک من الرجل.و الثانیة: ان وجودها مبنی علی لطافة البنیة و رقة الشعور، و لذلک ایضا تاثیر فی احوالها و الوظائف الاجتماعیة المحولة الیها (5).

«آن دو ویژگی، یکی جایگاه و مسؤولیت زن در چرخه شکل گیری وجود آدمی و رشد آن است که بقای نسل متکی بر این جایگاه است و طبعا در «تشریع » و تنظیم مناسبات اجتماعی به مقتضای آن و نه بیشتر، احکام و مسؤولیتهایی را متوجه او می سازد، و دوم، ساختار لطافت آمیز و ظرافتهای ادراکی وی است که به گونه ای در مسؤلیتهای محوله به او تاثیرگذار می باشد» و شرح آن در بخش دیگری از همین نوشته با عنوان «عاطفه زن، نقطه عطف زندگی » آمده است.

حضرت امام به مقتضای شناخت همه جانبه و عمیقی که از آموزه های دینی دارند - به شرحی که در مقدمه گذشت - رسالت خود و انقلاب اسلامی را دستیابی زنان به مقام والای انسانی می دانند، به گونه ای که بتواند در سرنوشت خود دخالت کند:ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد.زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. (6)

اگر قرآن کریم سرنوشت جوامع را به دست خود آنان می داند و پیشرفت و تحولات نیک آن را در سایه تلاشهای آحاد جامعه معرفی و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمتها و شکست تمدنها را نیز ناشی از عملکرد خود مردم می شمارد (8) این «مردم » اختصاص به گروهی خاص ندارد.جلوه ای از این اصل قرآنی همان است که در سخنان امام بارها بر آن تاکید شده است; از جمله اینکه:اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همان طوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد، دخالت می دهد. (9)

حضرت امام چنان که اشاره شد، دخالت در سرنوشت خود و شؤون اجتماعی را نه تنها حق بانوان بلکه تکلیف شرعی و به عنوان عمل به وظیفه دینی و اجابت دعوت الهی می شمارند و این، آن الگویی است که ما را در شناخت بیشتر دین یاری می دهد و یک عامل اساسی در برتری اسلام در تکریم شخصیت زنان و حمایت از حقوق اجتماعی و سیاسی آنان و تاکید بر مشارکت و حضور آنان در عرصه های مختلف اجتماعی در مقایسه بادیگر مکاتب و نظامها است.

این بانوان را کی بسیج کرده که در همه شؤون کشور دخالت می کنند و دخالت بجایی همه می کنند؟ اینها را کی، اینها را خدا دعوت کرده است.اینها لبیک برای خدا دارند می گویند. (10)

پیامبر اکرم (ص) دعوت خویش را از روز نخست متوجه همه اقشار اجتماعی می دانست.دومین فردی که به او ایمان آورد یک زن بود که تا آخر نیز به پای ایمان خویش ایستاد و آنهمه فداکاری کرد و نام خویش را به عنوان یکی از چهار زن برگزیده جهان توحید ثبت نمود.زنان در همه صحنه ها حضور داشتند، حضوری مسؤولانه و از سر ادای وظیفه دینی و رسالت ایمانی خود.حضوری که در پاسخ به ندای پیامبر (ص) بود.در نخستین بیعتی که با پیامبر (ص) پیش از هجرت در عقبه، از جانب چند نفر از مردم یثرب که هنوز نام «مدینه » را نیز به خود نگرفته بود، صورت گرفت، از زنی به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه نام برده شده است و در همیت حضور وی همان بس که برخی علت نامگذاری آن بیعت به «بیعة النساء» را همین می دانند.در بیعت دوم سال بعد نیز حداقل دو زن حضور داشتند.در بیعت عمومی مردم مکه هنگام فتح آن نیز همه شرکت جستند.قرآن کریم نیز به مساله استقبال زنان از بیعت پرداخته و پیامبر (ص) را موظف به پذیرش آن کرده است. (11) در جریان هجرت نیز که یک امر حیاتی برای مسلمانان بود، چه در هجرت مخفیانه به حبشه که از جمع حدود یکصد نفر مهاجران، نزدیک 20 نفر زن شرکت داشت، و چه در هجرت به مدینه، پیش از هجرت پیامبر (ص) و پس از آن که مسلمانان اموال خویش را در مکه نهاده و به دنبال پیامبر (ص) روانه مدینه می شدند و حدود 500 کیلومتر راه را با دشواری بسیار طی می کردند.

حضرت امام در باب ضرورت مشارکت بانوان در آنچه که به سرنوشت جامعه اسلامی مربوط می شود، در حوزه های مختلف اجتماعی، بیانات بسیاری دارند که پرداختن به همه نکات و آموزه های آن از مجال بحث بیرون است.آنچه در این مختصر بازگو می شود تنها اشاراتی بس کوتاه، آن هم به بخشی از محورها و عناوین است:

مشارکت سیاسی:

یکی از محورهایی که در حضور اجتماعی بانوان، سخت مورد تاکید حضرت امام است، مساله مشارکت سیاسی آنان می باشد:زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.زنها در جمهوری اسلام رای باید بدهند.همان طوری که مردان حق رای دارند، زنها حق رای دارند. (12)

همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند.زنها هم باید در فعالیت های اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند. (13)

آنچه در این نوشته، به عنوان محور اصلی دنبال می شود، این نکته اساسی است که حضرت امام اینها همه را از موضع دین و در جایگاه معرفی اسلام بازگو می کنند.و چهره ای که از دین و شریعت ترسیم می کنند جز این نیست که بانوان دوشادوش مردان در عرصه های مختلف اجتماعی و شؤون زندگی حضور فعال و مسؤولانه دارند:خانمها برای اینکه یک چیزی مثلا دستشان بیاید، - یک - یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمی آیند بیرون خودشان و بچه هایشان را به کشتن بدهند.این اسلام و قرآن است که خانمها را آورده است بیرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سیاست کرد. (14)

حضور در عرصه سازندگی:

یکی دیگر از صحنه های مشارکت فراگیر، مساله سازندگی همه جانبه کشور و جامعه است که هیچ کس نباید و نمی تواند تردید کند که بدون حضور فعال بانوان جامعه اسلامی بتوان در این مهم توفیق کامل به دست آورد.در این خصوص نیز حضرت امام، تاکیدهای زیادی دارند:همه ملت ایران، همه ملت ایران، چه بانوان و چه مردان باید این خرابه ای که برای ما گذاشته اند، بسازند.با دست مرد تنها درست نمی شود، مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند. (15)

زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته چنانکه که به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته اند و شما شهر و روستایی را نمی یابید جز آنکه در آنها جمعیتهایی فرهنگی و علمی از زنهای متعهد و بانوان اسلامی ارجمند به وجود آمده است. (16)

حضرت امام اساسا معنای آزادی صحیح بانوان را نیز همین می شمارند که آنان بتوانند با حفظ شؤون دینی و انسانی خود، در سازندگی کشور نقش ایفا کنند:امروز زنان در جمهوری اسلامی همدوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزادزنان و آزادمردان، نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته می شد، که آزادی آنان، در حبس و اختناق و آزار و شکنجه بود. (17)

تلاش فرهنگی:

یکی از عرصه های حضور اجتماعی که از منظر دینی، بانوان وظیفه دارند در آن مشارکت فعال داشته باشند، تلاش در عرصه فرهنگ به معنای وسیع کلمه است.و حضرت امام، بارها بر این مهم که طبعا بخش عمده ای از حیات اجتماعی را در بر می گیرد تاکید کرده اند:

 

شما می دانید که فرهنگ اسلام در این مدت مظلوم بود، در این مدت چند صد سال، بلکه از اول بعد از پیغمبر سلام الله علیه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بود، احکام اسلام مظلوم بودند، و این فرهنگ را باید زنده کرد و شما خانمها همان طوری که آقایان مشغول هستند، همان طوری که مردها در جبهه علمی و فرهنگی مشغول هستند، شما هم باید مشغول باشید. (18)

مشارکت در نظارت عمومی:

نظارت فعال و متعهدانه بر آنچه در جامعه اسلامی بویژه در اجزاء نظام اسلامی می گذرد و تلاش برای حسن جریان امور، وظیفه ای است شرعی و متوجه همه افراد جامعه، چه زن و چه مرد.زن نیز باید در نظارت بر امور، خود را مسؤول بداند.نظارت مسؤولانه علاوه بر آگاهیهای لازم، نیازمند حضور فعال و اظهار نظر در مسایل است:باید همه زنها و همه مردها در مسایل اجتماعی، در مسایل سیاسی وارد باشند و ناظر باشند; هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهای دولت ناظر باشند، اظهار نظر بکنند. (19)

این سخن امام، شعاعی از فرمان قرآن کریم است که به صراحت پیوند مسؤولانه و ایمانی زنان و مردان مؤمن را یادآور می شود و آنان را عهده دار مسؤولیت امر به معروف و نهی از منکر می شمارد، همان گونه مسؤول اقامه نماز و ادای زکات و پیروی از خدا و رسول می داند:

و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و یطیعون الله ورسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم. (20)

آری به گفته قرآن، این چنین جامعه ای با چنان پیوندهای ایمانی و مناسبات اجتماعی مسؤولانه و نظارت همه جانبه در کنار انجام دیگر وظایف دینی است که مورد لطف و عنایت خداوند قرار می گیرد.

حضور در دفاع و تدارک میدان نبرد:

تحمیل جنگی ناخواسته بر ملت انقلابی ایران، فرصتی تاریخی را برای بانوان مجاهد و فداکار فراهم آورد که گوهر وجود ایمانی و ارزشهای انسانی خویش را به زیباترین و گویاترین شکل به نمایش گذارند و زمینه ای شد که حضرت امام نیز وجه دیگری از مشارکت بانوان در مقدرات اساسی جامعه و سرنوشت خویش را بازگو کنند.و این چنین بود که یکی از محورهای اساسی در بیانات حضرت امام درباره جنگ تحمیلی و دفاع مقدس را، ضرورت و نحوه حضور بانوان و تلاش جهادی آنان تشکیل می دهد; از آموزش نظامی گرفته تا تدارکات جبهه، تربیت فرزندان و تشویق همسران و بستگان برای حضور در میدان نبرد، حضور در سپاه و ارتش و حتی حضور خود بانوان در جهاد دفاعی که مسؤولیتی مشترک میان زن و مرد است.و اینها همه از نگاه دینی، تحلیل و استدلالهای روشن وانکار ناپذیری دارد.

زنان در صدر اسلام با مردان در جنگها هم شرکت می کردند.ما می بینیم و دیدیم که زنان همدوش مردان بلکه جلوتر از آنان در صف قتال ایستادند، خود و بچه های خود و جوانان خودشان را از دست دادند و باز هم مقاومت کردند. (21)

اگر خدای ناخواسته زمانی یک هجومی به مملکت اسلامی بشود باید همه مردم، زن و مرد حرکت کنند.مساله دفاع این طور نیست که تکلیف منحصر به مرد باشد یا اختصاص به یک دسته ای داشته باشد; همه باید بروند و از مملکت خود دفاع بکنند. (22)

 

من از آنچه تا کنون به همت مردان و زنان با شرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامی و عقیدتی و اخلاقی و فرهنگی با تایید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرینهای عملی نظامی و پارتیزانی و چریکی را شایسته و به طوری که سزاوار یک ملت اسلامی به پا خواسته است به پایان رسانند. (23)

استدلال بر ضرورت آموزش نظامی توسط بانوان در شکلهای مختلف آن نیز کاملا روشن است.کما اینکه امام خطاب به جمعی از بانوان می فرمایند:

اگر دفاع بر همه واجب شد، مقدمات دفاع هم باید عمل بشود.از آن جمله قضیه اینکه ترتیب نظامی بودن، یادگرفتن انواع نظامی بودن را برای آنهایی که ممکن است.اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم.باید بدانیم چه جور دفاع می کنیم...البته در آن محیطی که شما تعلیم نظامی می بینید باید محیط صحیح باشد، محیط اسلامی باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامی محفوظ باشد. (24)

پایان بخش این محور، سخن دیگری از حضرت امام در پیش از پیروزی انقلاب است که هم تاکیدی بر مشارکت مسؤولانه بانوان در جهاد شرعی است و هم تاکیدی بر حضور فعال در جامعه و مشارکت در اموری که به سرنوشت آنان مربوط می شود:

این تبلیغات که «اگر اسلام پیدا شد مثلا دیگر زنها باید بروند توی خانه ها بنشینند و قفلی هم درش بزنند که بیرون نیایند» این چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت می دهند.صدر اسلام زنها توی لشکرها هم بودند، توی میدانهای جنگ هم می رفتند. (25)

پی نوشت ها:

1- مدثر، آیه 38.

2- بقره، آیه 286.

3- صحیفه نور، ج 21، ص 172.

4- آل عمران، آیه 195.

5- المیزان، ج 2، ص 271.

6- صحیفه نور، ج 5، ص 153.

7- ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم; رعد، آیه 11.

8- ذلک بان الله لک یک مغیرا نعمة انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم، انفال، آیه 8.

9- صحیفه نور، ج 5 ص 153

10- همان، ج 12، ص 237.

11- ممتحنة، آیه 12.

12- صحیفه نور، ج 11، ص 254.

13- همان، ج 18، ص 264.

14- همان، ج 12، ص 236.

15- همان، ج 11، ص 254.

16- همان، ج 12، ص 72.

17- همان، ج 10، ص 234.

18- همان، ج 19، ص 281.

19- همان، ج 13، ص 70.

20- توبه، آیه 71.

21- صحیفه نور، ج 5، ص 153.

22- همان، ج 11، ص 117.

23- همان، ص 275.

24- همان، ج 19، ص 280.

25- همان، ج 4، ص 59.

منابع : امام خمینی و الگوهای دین شناختی در مسایل زنان

سیره امام خمینی (ره) در رابطه با زن و مسائل مرتبط با بانوان

الآن سفارش شما را کردم

یک روز که مسئولین محترم حوزه علمیه قم به اتفاق جناب آقای موسوی اردبیلی به حضور امام رسیدند. ملاقات امام که با آنها تمام شد من به خدمتشان رسیدم ایشان با همان قیافه مهربان و صمیمی شان فرمودند الآن با آقایان داشتم سفارش شماها را می کردم. من کنجکاو شدم که بدانم سفارش چه بوده بعد که پرسیدم فهمیدم امام به آنها فرموده اند: شما سعی کنید امکانات تحصیل برای خانمها فراهم کنید که به اینها در طول تاریخ ظلم بسیار شده حال آنکه برخی از آنها را که من می بینم استعدادهای خوبی دارند که باید شکوفا شود و در حقیقت حیف است که هدر بروند. (1)

بیائید سؤالاتتان را مطرح کنید

در فرانسه که عده ای دانشجوی دختر و پسر از کشورهای مختلف آمده بودند تا امام را زیارت کنند، مردها جلو نشسته بودند و خانمها پشت سرشان. وقتی امام می خواستند تشریف ببرند، خانمها به ایشان گفتند آقایان جلو نشسته بودند و ما نتوانستیم سؤالاتمان را طرح کنیم . امام به اطاق عقبی رفته و فرمودند: من چند دقیقه اینجا می نشینم تا شماها بیایید و سؤالاتتان را طرح کنید. این کار امام برای من خیلی جالب بود. با اینکه وقتشان تمام شده بود، ولی برای اینکه حق خانمها پایمال نشود، این حرکت را کردند. بعد خانمها آمدند و یکی یکی سؤالاتشان را مطرح کردند. یکی از آنها گفت می خواهد ادامه تحصیل بدهد، ولی بچه و شوهر دارد و آنها مایل هستند که او بیشتر در خانه باشد. امام فرمودند این مسایل نمی تواند مانع از یکدیگر باشند، شما آن را به نحو احسن انجام دهید، ولی تحصیل هم بکنید. (2)

شاه را این مردم بیرون کردند

آن اوائل که امام در مدرسه علوی تشریف داشتند عصرها خانمها با ایشان ملاقات می کردند . یک روز ساعت 3 بعد از ظهر که درب مدرسه باز شد بر اثر ازدحام زیاد، خواهران با فشار به مدرسه وارد شدند و تعدادی از آنها زیر دست و پای بقیه آسیب دیدند. برانکاردها را آوردند و خواهران را بردند. یکی از خواهران در حالی که روی برانکاردی افتاده بود در اثر فشار جمعیت از جلوی جایگاه امام عبور کرد و به هنگام عبور با همان وضع مصدوم و آشفته خود گفت: «ما همه سرباز توئیم خمینی گوش به فرمان توئیم خمینی» و شروع کرد به گریه کردن. امام که این صحنه را دیدند به حدی متأثر شدند که در اثر این تأثر نتوانستند بایستند . اشک در چشم همه آقایان حلقه زده بود و جوی معنوی ایجاد شده بود. و همه گریه می کردند . یکی از علما به امام گفت اگر اجازه بدهید دیگر خواهران به ملاقات نیایند چون هم از کار و زندگیشان می افتند و هم با توجه به رقت قلبی که شما دارید باعث ناراحتی تان می شوند . امام با تعجب به ایشان فرمودند: «شما خیال می کنید اعلامیه من و شما شاه را بیرون کرده است؟ شاه را این مردم بیرون کرده اند. اینها باید بیایند.» (3)

خانم ها باید در تمام مراحل شرکت داشته باشند

بعضی از آقایان از تهران و قم به امام در نجف پیام داده بودند که به هر حال ممکن است خانمهایی که در راهپیمائی ها و تظاهرات شرکت می کنند، دستگیر شوند و هتک حرمت شوند و از این رو از امام خواسته بودند: شما مثلا بفرمائید که خانمها در راهپیمایی ها شرکت نکنند. اگر نظر شما به آنها برسد، قطعا اطاعت می کنند. امام با شنیدن این پیام به شدت بر آشفته و عصبانی شدند چون معتقد بودند مبارزه و حرکت سیاسی و اسلامی بدون حضور خانمها قطعا ناقص است و به ثمر نمی نشیند. هر کس نیز که چنین اعتقادی ندارد اعتقادش فاسد است و انحراف و اعوجاج دارد. پس از آن نیز پیام دادند:

خانمها دوش به دوش مردان و در کنار آقایان در تمام مراحل شرکت داشته باشند و هیچکس حق ندارد که تفوهی (4) نسبت به مسئله جدا کردن خانمها از حرکتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد. (5)

چادر برای زن بهتر است

من وقتی از فرانسه آمدم هنوز مانتو شلوار تنم بود. در مهران که پایم صدمه خورده بود و عصایی زیر دستم بود، با آن مانتو شلوار خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند: «شما چادر ندارید، بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد.» گفتم نه حاج آقا چادر دارم، اما چون به کوه می رفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایه تیربار را هم روی دوشم می گرفتم و از کوه بالا می رفتم، این بود که اگر چادر هم به سر می کردم دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: «چادر برای زن بهتر است.» من از همان جا آمدم و چادر را سر کردم و دیگر برنداشتم. قبلا هم چادری بودم ولی بعد مانتو شلوار می پوشیدم. در فرانسه هم خدمتشان با مانتو شلوار و مقنعه خاص خودم بودم. (6)

روی رنگ نظر نداشتند

امام در پوشش خانمها روی رنگ نظر خاصی نداشتند و در کل معتقد بودند که پوشش نباید مفسده انگیز باشد. البته چادر را بهتر می دانستند. چون معتقد بودند چادر برای زن برازنده تر است و سمبل انقلاب اسلامی است. (7)

یک همسر انتخاب کردند

امام و فرزندانشان هر کدام یک همسر اختیار کردند. ایشان مسئله تعدد زوجات را به گونه ای مطرح می کردند که اهل خانه اصلا از مردی که چنین کاری را بکند بدشان می آمد و این مسئله را قبیح می دانستند. (8)

در رنگ قیدی ندارم

اگر خانم بیرون می رفت، حتما باید به امام می گفت کجا می خواهد برود. اگرچه امام در رابطه با خارج از خانه برای خانم چنین قیودی قرار داده بودند، ولی در داخل خانه آزادی مطلق وجود داشت. از همان ابتدا به خانم گفته بودند که ملاکشان تبعیت از شرع و عمل به واجبات است. مثلا در آن زمان پوشیدن لباس آستین کوتاه در خانه برای دختر یک روحانی پسندیده نبود. اما امام می گفتند: «در خانه اشکال ندارد چون خلاف شرع نیست. اما در بیرون از خانه باید کاملا پوشیده باشد.» یا پوشیدن لباس زرد، سرخ و آبی و ... را برای زنان و دختران در خانه مسئله ای نمی دانستند و می فرمودند در رنگ قیدی ندارم. در خانه هر طور می خواهید لباس بپوشید به شرط اینکه خلاف شرعی در آن نباشد. (9)

باید جدی صحبت کرد

آقا در ارتباط با نامحرم خیلی سخت گیرند. الآن پسرهای من و احمد آقا 15 16 ساله اند . ما یک روز اگر منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند. یا اگر هم بیایند مثلا ما خانه خانم می نشینیم و سفره می اندازیم و آنها منزل احمد آقا. آنهم برای اینکه پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه با هم غذا نخورند، نه فقط سر سفره، بلکه حتی سلام هم با هم نکنند چون واجب نیست. من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرده و داماد ما شده بودند. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همین جور که من و آقا با هم وارد شدیم، دیدم آقای اشراقی دارند می آیند استقبال در یک باغچه ای بود که ما داشتیم جلو می رفتیم من به امام گفتم: «سلام بکنم؟»

امام گفتند: «واجب نیست!»

من هم رویم نشد که سلام نکنم. زدم و از باغچه رد شدم که با آقای اشراقی روبرو نشوم و یا حتی مادر من، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه، یعنی چهل سال بعد از زندگیشان، اولین سلام را به برادر شوهرشان کردند! ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه خدمت آقا، آمدند از پشت در گفتند: من می خواهم با خود خانم صحبت کنم اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند، که مادرم ناچار شدند سلام کنند! و بعد یادم است آمدند و گفتند ناراحتند، چون که اولین سلام را در نبودن آقا کرده اند آن هم با این لفظ که «اگر آقا راضی نباشند چه؟»

من گفتم «نه دیگه حالا دیگر شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید.» البته امام در مورد کار واجب و ضروری حرفی ندارند، الان مثلا نمی گویند چون استاد مرد است دانشگاه نروید و یا برای خرید بیرون نروید و تاکسی یا اتوبوس سوار نشوید. اینها را نه خیر، اما جدی ! با نامحرم باید جدی صحبت کرد نه اینکه دور هم بی خود بنشینند و سلام علیک کنید. اگر کار دارید، بفرمایید با هزار مرد هم حرف بزنید اشکال ندارد. به هر حال در مورد این مهمانی رفتن خانمها و آقایان و با هم و دور هم نشستن در مهمانیها ایشان همه را حرام می دانند که زنها با مردها و دخترها با پسرها صحبت کنند فقط در مورد کار ایرادی نمی گیرند . البته ایشان آدم خشکی نیستند و مطابق روز زندگی می کنند و متعادل. و اصلا همه کارشان و برخوردشان و حتی لباس پوشیدنشان متعادل است. (10)

تربیت فرزند از مرد برنمی آید

امام نقش مادر را در خانه خیلی تعیین کننده می دانستند و به تربیت بچه ها خیلی اهمیت می دادند. گاهی که ما شوخی می کردیم و می گفتیم پس زن باید همیشه در خانه بماند، می گفتند شما خانه را کم نگیرید تربیت بچه ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند خدمت بزرگی به جامعه کرده است. ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از مرد برنمی آید و این کار دقیقا به زن بستگی دارد چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید بر اساس محبت و عاطفه باشد. (11)

احترام به مادر

امام بارها به من گفتند: اینکه می گویند بهشت زیر پای مادران است یعنی باید اینقدر جلوی پای مادر پوزه بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد. (12)

همه مسائل را بگوئید

بعد از شهادت آیت الله سعیدی و دستگیری خودم و بعد هم فرار از زندان، از سوریه به عراق رفتم بعد از فرارم مدتی در کشورهای غربی از جمله انگلستان و فرانسه بودم. وقتی به عراق رفتم و به حضور امام رسیدم، برادرها کمک کردند و یک برنامه ملاقات حضوری برای من ترتیب دادند که حدود 2 ساعت و بیست دقیقه طول کشید. آنچه که برای من مهم بود، توجه خاص امام در شنیدن مطالب بود. در طول آن مدتی که من حرف می زدم، ایشان کوچکترین رفتار و گفتاری که به معنای قطع کردن یا تمام کردن حرفم باشد، نکردند. به حرفهایم دقیقا گوش می دادند . من نمی خواستم از جریاناتی که در داخل زندان برای من پیش آمده بود به ایشان چیزی بگویم . چون در زندان وقتی نتوانسته بودند از من حرف بیرون بکشند، دختر 12 ساله ام را آوردند و او را شکنجه کردند تا من ضعفی نشان بدهم و مطالبی را که آنها می خواستند بگویم یا امضا کنم. ولی دیدم خودشان اشاره کردند و گفتند: «شنیده ام که دختر شما هم همراهتان بوده» . و بعد وقتی خدمتشان عرض کردم بالاخره زندان مسأله دارد، فرمودند: «همه مسایل را بگویید از نوع برخورد و شکنجه ای که در رابطه با زنها اعمال می کنند.» (13)

جوانها بیشتر خود را بپوشانند

امام همیشه می گفتند: درست است که می گویند وجه و کفین زن می تواند پیدا باشد، اما جوانها بهتر است که کمی بیشتر خود را بپوشانند و خیلی تأکید می کردند که در خارج از منزل هیچگونه عطری مصرف نشود. یادم است در یکی از عیدها، امام به نواده دختری دیگرشان عطر هدیه دادند و به من یک چیز دیگر و فرمودند: «چون تو ازدواج نکرده ای بنابراین احتیاجی به عطر نداری .» (14)

پی نوشت ها:

1 فاطمه طباطبایی روزنامه جمهوری اسلامی 13/3/ 69

2 مرضیه حدیدچی زن روز 12/3/ 69

3 حبیب الله عسکراولادی ویژه نامه روزنامه رسالت بهمن 72

4 حرف و سخنی

5 حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی

6 مرضیه حدیدچی زن روز 12/3/ 69

7 و 8 فاطمه طباطبایی ویژه نامه روزنامه اطلاعات 14/3/ 69

9 فاطمه طباطبایی

10 زهرا مصطفوی شاهد بانوان ش 149

11 فاطمه طباطبایی ویژه نامه روزنامه اطلاعات 14/3/ 69

12 زهرا مصطفوی سخنرانی در دانشگاه شهید چمران اهواز

13 مرضیه حدیدچی زن روز 12/3/ 69

14 عاطفه اشراقی زن روز ش 1267

گردآوری: غلامعلی رجایی

معروفترین کلام امام خمینی(ره) پیرامون نقش موثر تربیتی زن در اسلام

1.از دامن زن مرد به معراج می‏رود.

2ـزن یکتا موجودی است که می‏تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه‏ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند.

3ـقرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز.