حدیث روز
امام حسين عليه السلام: خوش اخلاقى عبادت است. (كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472)
امام على عليه السلام: هر كس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاكيزه و گوارا مى گردد. (نهج البلاغه،خطبه 184)
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :يكديگر را به رفتار نيك با زنان سفارش كنيد.بحارالأنوار، ج33، ص628
رسول اكرم صلى الله عليه و آله:هرزنى،از دنيابرودوشوهرش ازاوراضى باشد،به بهشت مى رود.نهج الفصاحه،ح 1022
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :حيا خوب است ولى براى زنان خوب تر است. نهج الفصاحه، ح 2006

دفاع مقدس

«ماه غریب من»

«ماه غریب من»

مجید ملامحمدی نویسنده‌ای است که پیش از این نیز توانمندی قلم و دانش خود را در بسیاری از کتاب‌های دینی برای نوجوانان و کودکان نشان داده و «کتاب ماه غریب من» هم با نثری خوشخوان، ساده و تاحدی شاعرانه در راستای همان سبک نویسنده است. این داستان در قالب چهار فصل و ۶۳ قصه روایت شده است.

هریک از بخش‌ها و فصل‌های کتاب به برهه‌ای از دوران زندگی امام رضا(ع) اشـاره دارد. فصل نخست با ماجرای ورود نجمه خاتون، مادر حضرت رضا(ع) به خانه امام موسی کاظم(ع) آغاز می‌شود، با تولد حضرت رضا(ع) ادامه می‌یابد و به شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) ختم می‌شود.

داستان به امامت رسـیدن حضـرت رضا(ع) و بیعت مسـلمانان، داستان وداع حضـرت رضا(ع) و حرکت ایشـان از مدینه به مرو، ولایتعهدی حضرت رضا(ع) و مناظرات حضرت با علما، وقایع سیاسی و شهادت حضرت رضا (ع) محتوای سایر فصل‌هاست.

انتخاب عنوان‌های شایسته همچون «سفربه سرزمین غربت»، بیان داستان‌هایی از سنت و سیره امام مهربانی و ذکر اسامی و معرفی یاران حضرت که در قالب داستان معرفی شده‌اند از دیگر زیبایی‌های این اثر است.

تیراژ بالا و تعدد چاپ کتاب، ترجمه کتاب، استقبال نوجوان‌ها و خانواده‌ها، توجه جامعه دانشگاهیان و فعالان ادبیات کودک به این کتاب، همگی نشان از موفقیت اثر و نیازمند بودن حوزه نشر به کتاب‌هایی با این محوریت دارد.

همه می‌دانیم که امروزه عمده خانواده‌ها دغدغه بازیابی هویت دینی و بومی کودکان و به ویژه نوجوانان خود را دارند. نگاشتن کتابی خوش‌خوان، با رعایت استاندارهای ظاهری و توجه به سلیقه مخاطب با محتوای سالم، معتبر، اصیل و پاک  نیاز خانواده‌های این سرزمین و به ویژه نوجوانان شهر بهشت است.

این کتاب را به‌نشر، انتشارات آستان قدس رضوی منتشر کرده است.

«تنها گریه کن»

«تنها گریه کن»

 روایت زندگی اشرف السادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان است که در انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. در این اثر تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی، ولایت‌پذیری و فرمان‌برداری زنی را می‌بینیم که در تاریخ انقلاب رشد کرده و اثرگذار بوده است.

اخیرا پویشی برای این کتاب آغاز شده است و به همین بهانه به سراغ مهدی قربانی مدیر تولید انتشارات حماسه یاران رفتیم تا درباره این کتاب گفت‌وگویی داشته باشیم.

سوژه کتاب «تنها گریه‌کن» چگونه کشف شد و روند آشنایی انتشارات حماسه یاران با مادر شهید معماریان چگونه بود؟

 

من آشنایی خاصی نداشتم. مسئول و مدیر مؤسسه آقای کاجی از رزمندگان دفاع مقدس و از راویان سرشناس کشوری هستند و با این سوژه‌ها مرتبط‌اند. ایشان با مادر شهید معماریان سال‌ها مرتبط بودند و از قدیم دنبال این بودند که کاری خوب برای ایشان انجام شود. سوژه را هم ایشان به خانم اسلامی معرفی کردند. اگر با خانم اسلامی صحبت کرده باشید، حاج حسین کاجی به ایشان گفت شما را به شخصی به‌عنوان یک دوست و آشنا معرفی می‌کنم؛ بروید و با ایشان رفیق شوید. از قبل با سوژه آشنا بودند و به خانم اسلامی معرفی کردند.

 

روند تولید اثر چقدر طول کشید و از چه منابعی برای جمع‌آوری مطالب استفاده شد؟

 

کار با وقفه‌ای مواجه شد. البته مصاحبه‌هایی از پیش انجام شده بود؛ ولی خانم اسلامی که پای کار آمدند، ارتباط اولیه ایجاد شد و مادر شهید را که دیدند، از حالات و رفتارشان خوششان آمد. مادر شهید به جهت افکار و بینش و رفتار شخصی و اخلاقی که دارند، دوست‌داشتنی هستند. لذا کار را شروع کردند. ایشان بر اساس مهندسی که روی کار می‌خواستند انجام دهند، به مصاحبه‌های بیشتر و تکمیلی نیاز داشتند. کار تقریباً از اواخر سال ۹۵ آغاز شد و ما مردادماه سال ۹۹ کار را رونمایی کردیم. البته در این بازه یک‌سری مشکلاتی بود. با این‌حال چون ما مصر بودیم کار انجام شود، پیگیر شدیم تا سال ۹۹ رونمایی شد.

 

چرا نام کتاب «تنها گریه کن» شد؟

 

طبق آنچه از کتاب و نقل قول آقای کاجی متوجه شدم، گویا برای آخرین‌بار که بین مادر شهید و خود شهید صحبت می‌شود، محمد به مادر وصیت‌هایی را می‌کند و به او می‌گوید: «اگر می‌خواهی گریه کنی، تنها گریه کن. جوری نباشد که مردم گریه شما را ببینند.» البته شخصیت خانم معماریان اصلاً این‌جوری نیست. ما برای مراسم آغاز و افتتاحیه پویش خدمتشان رسیده بودیم که می‌گفتند: «من بعد از شهادت محمد خیلی بی‌تابی می‌کردم. نه به‌خاطر اینکه محمد را از دست داده‌ام؛ بلکه به این دلیل که چرا من فرزند دیگری ندارم که فدای اسلام و انقلاب کنم.» آن‌قدر این طول می‌کشد و به این مسئله پافشاری می‌کند که ایشان امام را خواب می‌بیند که امام می‌گویند: «این‌قدر ناراحتی نکنید. خداوند همین یکی را از شما می‌خواسته و قبول کرده است.» شخصیت مادر هم این‌گونه است که آن‌قدر قرص و محکم‌اند که در موضوع دفاع از اسلام و انقلاب هنوز هم خانه‌شان پایگاه است.

 

یکی از ویژگی‌های این کتاب، تأثیرگذاری بالای آن است که خوانندگان این اثر به آن اذعان دارند. به نظر شما مهم‌ترین دلیل این تأثیرگذاری چیست؟

 

من فکر می‌کنم به دلیل لحن مادر شهید است؛ چون لحن ایشان بسیار ساده و خودمانی است، حرفی که از دلشان برآمده، بر دل کسانی که کار را خوانده‌اند، نشانده است. به‌نظر من زندگی این مادر سراسر فداکاری و حماسه است. از اول کتاب که کار را می‌خوانید، با شخصیت زنی جسور مواجه می‌شوید که علی رغم اینکه خانم است، شخصیتی واقعاً جسور و مبارز دارد. به‌عنوان مثال عرض می‌کنم از اوایل فعالیت‌ها علیه رژیم پهلوی پای کار می‌آید. حتی در روضه امام‌حسین(ع) عهد می‌بندند و می‌گویند: «تاکنون حسین‌حسین می‌گفتم؛ ولی الان چه کاری باید برای این نهضت باید کنم؟» مخاطب شخصیت کاملاً انقلابی ایشان را در کتاب می‌بیند. در نهایت هم با فرستادن تنها فرزند پسرشان به جبهه، رسالتش را تکمیل می‌کند. همه زندگی ایشان وقف جنگ است. منزل ایشان به یک پایگاه پشتیبانی برای جنگ تبدیل می‌شود. من فکر می‌کنم فرازونشیب‌های این زندگی و لحن خودمانی و دلنشین مادر بوده که باعث شده ارتباط خواننده با کتاب آن‌طور که مطلوب است برقرار شود.

سوژه بسیار ناب است و شرایط و رفتارهای خاص این مادر شهید در سراسر زندگی‌شان که هنوز هم این رفتار را دارد، باعث شده ایشان را بشود به‌عنوان شخصیت و یک سوژه و به‌عنوان یک بانوی طراز انقلاب اسلامی معرفی کرد. در دید خواننده‌ها هم این بسیار عجیب است.

 

نکته قابل توجهی که در این کتاب وجود دارد، شفا یافتن تعداد قابل توجهی از افراد، از جمله خود خانم منتظری و فرزند ایشان است. کمی درباره این اتفاق توضیح دهید که چند نفر و چه اشخاصی به‌طور معجزه‌آوری بهبود پیدا کرده‌اند؟

 

دقیقاً نمی‌توانم بگویم این اتفاق برای چند نفر افتاده؛ چون هنوز هم به‌واسطه توصیه حضرت آیت‌الله گلپایگانی این وضعیت را دارند و ادامه می‌دهند؛ یعنی اگر شما هم به منزل ایشان بروید و درخواست کنید، بطری آبی به شما می‌دهند که با مقداری تربت آمیخته است. فضایی که ایشان به‌عنوان شفا برای افراد در نظر می‌گیرند، این است که از تربت سیدالشهدا استفاده می‌کنند. البته توصیه‌ای که حضرت آیت الله گلپایگانی داشتند، در روایات ما هم وجود دارد. تعداد افراد شفاگرفته را حاج‌خانم باید بگوید. البته که عدد ندارد. هنوز هم بعد از این ‌همه سال این اتفاق ادامه دارد.

 

بازخوردهایی که بعد از انتشار این کتاب گرفته‌اید، چگونه بوده است؟

 

نظر دوستانی که از نظر بحث بازرگانی مجموعه و توزیع کتاب‌ها مرتبط هستند، برای من جالب بود که بزرگوارانی با هزینه خودشان کتاب را گرفته بودند و خوانده بودند و به دوستانشان داده بودند. آن‌قدر که این کتاب برایشان ارزشمند بوده است. جدای از آن، من به بعضی از دوستان که شاید کتابخوان هم نیستند، کتاب را دادم. وقتی خواندند، بسیار تشکر کردند که سوژه عجیب و جذابی بوده و ما حتماً این کتاب را به دیگران معرفی می‌کنیم و به افراد دیگر هم می‌دهیم تا وقف در گردش بخوانند. در واقع به‌طور کلی بازخوردهایی که داشتیم، چه از جهت محتوا و چه از جهت بحث کتاب‌سازی، بازخوردهای خوب و مثبتی بوده و مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده است.

 

این کتاب هم‌اکنون در قالب پویش مطالعاتی در حال معرفی به مردم است. این پویش چگونه برگزار می‌شود و مردم چگونه می‌توانند در آن شرکت کنند؟

 

پویش با همکاری انتشارات حماسه یاران و مجموعه رسانه‌ای شیرازه در حال برگزاری است که ۱۹ مرداد ماه آغاز شده و تا ۱۹ مهرماه هم ادامه دارد که ممکن است باز هم تمدید شود. عزیزانی که مدنظرشان است که در مسابقه این کتاب را شرکت کنند، باید پاسخ سؤالات کتاب را به‌صورت عدد ده رقمی به شماره سامانه پیامکی ارسال کنند. نحوه دریافت کتاب به این صورت است که یا از طریق سامانه اعلام‌شده اقدام کنند، یا از کتابفروشی‌های سراسر کشور آن را تهیه کنند.

«پدر، عشق و پسر»

«پدر، عشق و پسر»

کتاب «پدر، عشق و پسر» اثری دیگر از سیدمهدی شجاعی است که در آن فرازهایی از زندگی حضرت علی‌اکبر بن الحسین علیهما السلام به تصویر کشیده می‌شود.

وقایع از زاویه‌ اول شخص و از زبان اسب آن حضرت «عقاب» روایت می‌شود و مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابی‌مرّه مادر گرامی حضرت علی‌اکبر (ع) است.

فصول کتاب با عنوان «مجلس» نامگذاری شده و داستان متشکل از ۱۰ مجلس است که در هر مجلس، عقاب با زبانی عاطفی و دلنشین، صحنه‌ای از زندگی حضرت علی‌اکبر(ع) را روایت می‌کند و مجالس پایانی، به شهادت حضرتش در کربلا اختصاص دارد.

گفتنی است که هر برش از زندگی حضرت که در مجالس ده‌گانه نمایانده می‌شود، در انتهای هر مجلس به گونه‌ای به واقعه کربلا مربوط و منتسب می‌شود و بدین ترتیب، تمام مجالس رنگ عاشورایی خود را حفظ می‌کند. داستان از چگونگی رسیدن عقاب به حضرت علی‌اکبر شروع می‌شود و مجلس دوم تصویری از ولادت آن حضرت ارائه می‌دهد. مجالس بعدی به ماجراهای پیشنهاد امان از سوی سپاه عمر سعد به حضرت، سقایت ایشان برای اهل خیام قبل از حضرت عباس، صحنه‌های پوشاندن لباس رزم و راهی کردنشان به میدان توسط امام و …

در انتهای کتاب، منابعی که نکات تاریخی از آنها استخراج و در متن داستان پرورانده شده، آمده است.

در این کتاب می‌خوانیم:

عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر. من گمان نمی‌کنم در تمام عالم، میان یک پدر و پسر، این همه تعلق، این همه عشق، این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه‌ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی‌اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست؛ رابطه‌ یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است، رابطه دو انیس و همدل جدایی‌ناپذیر است. احساس می‌کردم رابطه علی‌اکبر با حسین، فقط رابطه یک پسر با پدر نیست؛ رابطه ماموم و امام است، رابطه‌ مرید و مراد است، رابطه‌ عاشق و معشوق است، رابطه‌ محبّ و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه‌ عابد و معبود است.

«آفتاب در حجاب و «سقای آب وادب» از دیگر رمان‌های عاشورایی سیدمهدی شجاعی هستند که اخیرا تجدید چاپ شده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

«سقای آب و ادب»

«سقای آب و ادب»

«سقای آب و ادب»، اثری است متفاوت از سید مهدی شجاعی؛ رمان و روایتی از زندگی حضرت عباس(ع)، که بعد از سال‌ها، اندک اندک جامه خلق پوشیده و در ظرف کتاب تقدیم مخاطبان شده است.

این اثر شامل ده فصل است: عباسِ علی. عباسِ ام‌البنین. عباسِ عباس. عباسِ سکینه. عباسِ مواسات. عباسِ زینب. عباسِ ادب. عباسِ حسین. عباسِ فرشتگان. عباسِ فاطمه.

در هر فصل رفت و برگشت روایی متعدد و متنوعی دیده می‌شود و در حرکتی سیال، راویان جای به هم می‌دهند و شکست‌ها به سرعت خوانش می‌افزاید و زوایایی جدید از مفهوم را روشن می‌کند.

اما آن‌چه این کتاب را از حیث محتوا با دیگر آثار شجاعی متمایز می‌کند، بیشتر در فصل «عباسِ فرشتگان» به چشم می‌آید. در سایر فصول نویسنده دقیق و کامل بر اساس مستندات تاریخی، به روایت زندگی حضرت عباس(ع) می‌پردازد؛ اما در فصل نهم، شجاعی شیوه‌ای جدید را پیش می‌گیرد، روایتی متفاوت با مضامینی که بیشتر استحسان اوست، مفاهیمی جدید و نگاهی نو به شخصیت حضرت عباس بن علی(ع).

این فصل چنین آغاز می‌شود:

 

پیش از آن‌که راوی این داستان، قدم به فصل پایان بگذارد، ما فرشتگان؛ فرشتگان هفت آسمان، بر خود فرض می شماریم که پا به میدان بگذاریم و پرده از رخسار حضرت ابوالفضائل برداریم. و ناگفته پیداست که این نه بدان معناست که ما قادریم پرده از اسرار حضرت ابوالفضائل برداریم. چرا که رخسار، جلوه‌ای از جلوات حضور عیان است و اسرار، جنس و جوهری از علوم در پرده و معارف پنهان. و فاصله میان این دو، فاصله میان زمین است تا آسمان. دلیل یا فلسفه حضورمان در این میدان را در سطور آتی در خواهید یافت، و امّا چرا این فصل را برای حضور انتخاب کردیم و در این مقطع از روایت داستان، وارد میدان شدیم!؟ پیش از این نیامدیم، چون امید یا انتظار یا توقع داشتیم که سایه و شبحی از رخسار حضرتش را در لابه‌لای خطوط داستان ببینیم ولی وقتی دیدیم که روایت رو به اتمام است بی‌رؤیت رخسار حضرت، و داستان در آستانه فصل پایان، ترسیدیم که مبادا نقطه ختم بر پایان داستان بنشیند و حرف‌های اصلی و اصلی‌ترین حرف‌ها همچنان ناگفته بماند…

«گره خورده‌ام به نام تو»

«گره خورده‌ام به نام تو»

انتشارات عهد مانا در آستانه ماه محرم، رمانی از نسیبه استکی را با عنوان «گره خورده‌ام به نام تو» منتشر کرد.

این رمان، داستان زندگی دو دختر است با فاصله‌ای ۹۰ ساله. عامل پیوند این دو، فقط وابستگی‌های خونی نیست. یک قالیچه که گره‌هایش با اشک و عشق زده شده‌اند، نماینده است تا پیامی را در دل تاریخ جابه‌جا کند.

لابه‌لای کلمات داستان، شما هم فعالیت‌های ضددینی رضاخان را می‌بینید، هم دست‌وپا زدن شخصیت‌ها برای یافتن حقیقت را.

می‌توانید این کتاب را  یک داستان عاشقانه حساب کنید، یا تاریخی؛ شاید هم یک روایت مذهبی. این تفاوت برداشت چیزی را عوض نمی‌کند. آنچه ثابت است، عشق دائمی بنی‌آدم به نماد عینی خوبی‌هاست.

انتشارات عهدمانا این کتاب را در ۲۲۴ صفحه رقعی و با قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر و راهی کتابفروشی‌ها کرده است.